میم مثل مادر
مجبوره به خاطر یه مسائلی زندگی کنه... خیلی وحشتناک و زجر اوره... خیلی... فقط دلخورم... از اونهایی که به جرم هم خون بودن و داشتن یک هوییت برام حکم صادر می کنن و قاضی میشن... خدایا دلخورم بیزار نیستم... فقط دلخورم... از اونهایی که من و از هوییتم جدا می کنن و می گن "تو از مایی !!! ما تو رو از اونا نمی دونیم !!! تو حسابت از اونا جداس!!!" خدایا دلخورم بیزار نیستم... فقط دلخورم... احتمالاتی که همش از روی نادونی گفته میشه... خدایا دلخورم بیزار نیستم... فقط دلخورم...
| Design By : Pars Skin |

