میم مثل مادر

و باز من تنها شدم.....

و از این سکوت سرد حاکم دلم لرزید.....

و باز هم ساییه سنگین مرگ کمر را خم کرد.....

و این بار پدر بود که با مرگ رفتن همیشگیش را به من فهماند.....

و در شب تولد مادر روح مهربانش را به او هدیه کرد.....

و این بار در عزای تاسوعای حسینی سیاه پوش مرگ پدر شدم.....

و باز باید کلمه تلخ دل تنگی را در نبود پدر معنا کنم.....

و باز من تنها شدم.....

 

 

نوشته شده در پنجشنبه ۱۳۸۹/۱۰/۰۲ساعت توسط قاصدک من|


آخرين مطالب
» وداع
» توییتر
» قاصد عشق....
» چشم بد...
» دوباره امشب...
» حال آسمان بد بود...
» پاییز و ماه هایش...
» شهریور...
» امان از این دل تنهای من...
» 15 دهمین...
Design By : Pars Skin